شيخ طبرسى
طاب ثراه مى گويد: او نوح پسر متوشلخ پسر اخنوخ است كه همان ادريس نبى (ع) مى باشد
و نوح اوّلين پيامبر بعد از ادريس بوده و گفته شده كه نوح نجّار بود و در همان
سالى به دنيا آمد كه آدم (ع) وفات يافت و او در سن چهار صد سالگى به پيامبرى مبعوث
شد و قوم خود را روز و شب دعوت مى كرد، امّا دعوت او فقط منجر به گريز آنها مى شد
و قوم او آنقدر او را زدند كه بيهوش شد و وقتى بهوش آمد گفت: خداوندا قوم مرا
هدايت كن چون آنها نادانند، ولى آنها آنقدر او را كتك مى زدند كه خون از گوشهايش
جارى مى شد و بيهوش مى افتاد، آن وقت او را نزديك خانه اش رها مى كردند،
سپس خداى سبحان به او وحى كرد كه همانا از قوم تو غير از همين عده اندكى كه ايمان
آورده اند كس ديگرى ايمان نخواهد آورد و در اين زمان او قصد نفرين كردن قوم خود
نمود و گفت (پروردگارا احدى از كافران را روى زمين باقى مگذار).
سپس خداوند
مردان و زنان را عقيم نمود، بطورى كه تا چهل سال هيچ فرزندى از آنان متولّد نشد و
دچار قحطى و كمبود شدند و اموالشان رو به نقصان نهاد و بلا و مصيبت از هر طرف به
آنان اصابت كرد، آن وقت نوح به ايشان گفت: (از پروردگارتان آمرزش بخواهيد كه همانا
او بسيار آمرزنده است) ولى آنها ايمان نياوردند.
و امّا
همسر نوح كسى است كه خداى متعال در باره او و همسر لوط (ع) فرمود: (آن دو تحت
فرمان دو بنده از بندگان صالح ما بودند، امّا به ايشان خيانت نمودند) (ابن
عباس) مى گويد: همسر نوح كافر بود و به مردم مى گفت: شوهر من ديوانه است و وقتى كسى
به نوح ايمان مى آورد، او ستمكاران و جبّاران قوم نوح را خبردار مى كرد تا آن فرد
را آزار و اذيت كنند و همسر لوط كافر بود و به عمل قومش رضايت داشت و آنها را به
سوى مهمانهاى لوط راهنمايى كرد و اين عمل از طرف اين دو زن خيانت محسوب مى شود و
گر نه هرگز همسر پيامبر آلوده به زنا نبوده و خيانت آنها در امر دين بوده است.
كشتى نوح
در ميان امواج خروشان مى چرخيد و با ضربه امواج متلاطم راه مى پيمود تا وقتى كه به
مكه رسيد و پيرامون كعبه به طواف پرداخت، در اين هنگام تمام عالم زير آب رفته بود،
مگر خانه كعبه و علّت نامگذارى كعبه به (بيت العتيق) اين است كه از غرق شدن در
امان بوده و عتق يعنى نگه داشته شده.
آنگاه خداى
تعالى به نوح وحى كرد (اى نوح به سلامتى از جانب ما بر زمين فرود آى و بركات من بر
تو و امتهايى باد كه از همراهان تو پديد مى آيند و امّتهايى نيز هستند كه مدّتى
آنها را بهره مند كرده و سپس عذابى دردناك از ناحيه خود به ايشان مى رسانيم). سپس نوح همراه 80 مرد در شهر موصل از كشتى پياده شد و آنها شهر (ثمانين) را احداث
كردند و نوح داراى دخترى بود كه همراه او سوار بر كشتى بود و نسل بشر از طريق آن
دختر ادامه يافت و به همين جهت پيامبر (ص) مى فرمايد: نوح يكى از دو پدر
انسانهاست.
قصص الأنبياء ( قصص قرآن - ترجمه قصص الأنبياء جزائرى)، ص:
121
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر