ابلیس گفت: مرا
تا روز بعث مهلت بده، يعنى روزى كه مردم از گورهايشان بيرون مى آيند تا به جزاى
اعمالشان برسند و علّت درخواست اين خبيث اين بوده كه موت يا مرگ را در نفخه اولى
درك نكند و خداوند در جواب او فرمود: تو تا روز وقت معلوم مهلت داده مى شوى كه
مراد از آن نفخه اولى است تا در اين صورت مرگ را ميان دو نفخه درك كند و مدّت آن
چهل سال است.
ابليس گفت:
چگونه ممكن است، اى خداى من با اينكه تو عدالت محض هستى و ستم از تو صادر نمى شود،
پس ثواب عمل من باطل شده؟
فرمود: خير، و
ليكن هر چه از امور دنيوى، در برابر ثواب عملت از من درخواست كنى به تو خواهم داد،
گفت: مرا بر اولاد آدم مسلّط گردان، فرمود: تو را مسلط كردم، گفت: مرا مانند خون
كه در رگهاى ايشان جارى است در آنها جارى نما، فرمود: جارى نمودم، گفت: هيچ فرزندى
از ايشان متولّد نشود، جز اينكه دو فرزند از من متولّد شود و من آنها را ببينم،
ولى آنان مرا نبينند و به هر صورتى كه اراده كنم، بتوانم بر آنها جلوه گر شوم،
فرمود: همه را به تو عطا كردم، گفت: پروردگارا بيشتر عنايت كن، فرمود: به تحقيق
قلبهاى آنان را جايگاه تو و ذريّه ات قرار مى دهم، گفت: پروردگارا بس است مرا،
آنگاه ابليس گفت: (قسم به عزّت و جلالت هر آينه همه آنها را به جز بندگان خالص شده
تو، گمراه مى كنم و از برابر و از پشت سر و از جانب چپ و راست بر آنها وارد مى شوم)
ابو عبد اللَّه (ع) فرمود: وقتى كه خداوند تبارك و تعالى آنچه را كه ابليس
درخواست كرد به او عطا نمود، آدم (ع) گفت: پروردگارا ابليس را بر فرزندان من مسلّط
گردانيدى و او را مانند خون در رگهاى ايشان جريان دادى و هر چه خواست به او عطا
كردى، پس واى بر من و فرزندانم، چه بر سر ما خواهد آمد؟ فرمود: از تو و فرزندانت
هر عمل بد، يكى حساب مى شود و هر عمل نيك ده تا، گفت: پروردگارا بيشتر به من عنايت
كن، فرمود: باب توبه تا وقتى كه جان به گلوگاه رسد، گشوده است، گفت: پروردگارا
بيشتر عنايت كن، پروردگار فرمود: مى آمرزم، مى آمرزم، مى آمرزم و هيچ پروايى
ندارم، آدم گفت: پروردگارا كفايت نمودى مرا!
... و بدان كه جماعتى از صوفيه از ابليس به جهت
امتناع از سجده تشكّر مى كنند و مى گويند سجده فقط به خدا اختصاص دارد و ابليس را
به همين جهت سيّد الموحّدين (آقاى يگانه پرستان!) مى دانند كه لعنت خدا و ملائكه و
جميع مردم بر او و ايشان باد.
و (على بن
ابراهيم) با استناد به امام صادق (ع) در باره گفتار خداى تبارك و تعالى (تا روز
وقت معلوم) مى گويد: مراد از روز وقت معلوم، كه نهايت مهلت شيطان است، همان روزيست
كه رسول خدا (ص) او را بر صخره اى واقع در بيت المقدّس ذبح مى كند، در اين خصوص
مى گوئيم: اين روايت اشاره دارد كه مهلت شيطان تا روز خروج قائم آل محمد (عج) است
كه همان قيامت صغرى است و اخبار فراوان و مستفيد بر آن دلالت مى كند.
قصص الأنبياء ( قصص قرآن - ترجمه قصص الأنبياء جزائرى)، ص: 57
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر